رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسئولان نظام و میهمانان كنفرانس وحدت اسلامی با اشاره به شرایط كنونی منطقه فرمودند: «همهى تلاشهاى دشمن متوجه اين میشود كه امت اسلامى را از ياد فلسطين غافل كند. چه جور؟ با ايجاد اختلافات، با جنگهاى داخلى، با ترويج افراطگرىِ انحرافى به نام اسلام و به نام دين و شريعت؛ عدهاى عامهى مسلمانان را، اكثريت مسلمانان را تكفير كنند. وجود اين جريانهاى تكفيرى كه در دنياى اسلام بهوجود آمدند، براى استكبار، براى دشمنان جهان اسلام يك مژده است. اينها هستند كه بهجاى توجه به واقعيت خبيث رژيم صهيونيستى، توجهها را بهجاى ديگرى معطوف میكنند.» در گفتوگو با شیخ بلال سعید شعبان، دبیر كل جنبش التوحید الاسلامی لبنان به بررسی رابطه و نسبت جریانهای تكفیری و افراطی منطقه با نظام سلطه پرداختیم.
همانطور كه میدانید یكی از چالشهای مهمی كه امروز در دنیای اسلام شاهدیم، مسألهی تكفیریها است كه در سوریه و نقاط مختلف جهان اسلام با آن روبهرو هستیم. ارزیابی شما از اندیشهی تكفیری و پیشینهی آن چیست؟ افراطیگری طرز تفكری است كه در هر اندیشه و دعوتی میتواند ظهور كند. این اندیشه را اگر به منابع دینی عرضه كنیم، میبینیم در روایت شریفی آمده كه سه نفر دربارهی چگونگی عبادت پیامبر پرسیدند كه آیا نماز میگزارد و میخوابد و ازدواج میكند؟ و به آنها پاسخ دادند كه: بلی. یكی از آنها گفت من روزه میگیرم و افطار نمیكنم و دیگری گفت من نیز ازدواج نمیكنم و سومی نیز گفت من به زنان نزدیك نمیشوم. هنگامیكه پیامبر
صلیاللهعلیهوآلهوسلم از گفتهی آنها باخبر شد فرمود: من روزه میگیرم و افطار میكنم و میخوابم و با زنان ازدواج میكنم. هركس از سنت من سرپیچی كند از امت من نیست. یعنی افراط و پیشیگرفتن از آنچه كه پیامبر
صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرموده نوعی تندروی است. این طرز تفكر از همان آغاز دعوت پیامبر
صلیاللهعلیهوآلهوسلم موجود بوده است. مسئولیت دینداران واقعی و حقیقی در این زمینه و مواجههی با این طرز فكر این است كه بر دین و مبانی خود ثبات داشته باشند.
پرونده: تكفیریها 
در دورههای مختلف تاریخی شاهد افراط و تندوری بودهایم، اما به نظر میرسد كه در سالهای اخیر بهویژه پس از آغاز موج جدید بیداری اسلامی در منطقه، شاهد موج جدیدی از جریانهای تكفیری در جهان اسلام هستیم. آیا به نظر شما رابطهای میان موج بیداری اسلامی از یكسو و فعالیت جدید جریانهای تكفیری از سوی دیگر وجود دارد؟ ما شاهد موج بیداری در جهان عرب و اسلام هستیم و قرن ۲۱ قرن اسلام است؛ قرنی كه رژیم اشغالگر صهیونیستی از بین میرود. هنگامیكه ملتهای عرب در انقلاب خود علیه وكلای استعمار قیام كردند، برخی تلاش میكردند مسیر این انقلابها را منحرف كنند و آنچه را كه بهار عربی نامیده شد به پاییزی خونبار تبدیل كنند كه مردم در آن خون همدیگر را میریزند تا دیگر هیچ مسلمانی نتواند در برابر صهیونیستها بایستد. عدهای بنای خود را بر این گذاشتند كه بیداری اسلامی را از مسیر درست خود منحرف كرده و آن را به یك جنگ داخلی تبدیل كنند كه در آن مسلمانان همدیگر را بكشند و شرایط را بهگونهای ایجاد كردند كه اگر شما امروز از تمام ملتهای جهان عرب بپرسید از چه مشكلی رنج میبرید؟ خواهند گفت از تندروی و انحراف. پس این طرز تفكر بر امت اسلام عارض شده و یك طرز تفكر اصیل نیست.

آمریكا در مصر از برخی نیروهای تندرو كمك میگیرد و در یمن و افغانستان آنها را میكُشد و در مكان دیگر از آنها استفاده میكند. پس آمریكا موضع واحدی در این زمینه ندارد و به دنبال منافع خودش است. هركسی كه در هر كشوری از كشورهای اسلامی بتواند منافع آمریكا و امنیت اسرائیل را حفظ كند، برای رسیدن به قدرت به او كمك میكنند؛ چه سنی باشد و چه شیعه.
قبل از تحولات بیداری اسلامی، وزیر امور خارجهی آمریكا از تشكیل «خاورمیانهی جدید» سخن گفت كه منظور وی، خاورمیانهی جدید در جهت منافع آمریكا بود. اما پس از انقلاب مصر و تونس بسیاری از شرایط تغییر كرد و شاهد افزایش آمریكاستیزی در منطقه بودیم كه شاید بتوان آن را به مثابه زلزلهای در منافع منطقهای آمریكا نامید. اما همزمان، تكفیریها در كشورهای منطقه اوج گرفتند. شما چه نسبتی بین این اتفاقات میبینید؟ بدون تردید پروژهی تخریب و افراط، پروژهای است كه به مسائل منطقه و جهان مرتبط است. مردم مصر تصمیم گرفتند برای بازپسگرفتن حق خود در حكومت و نیز خارج شدن از یوغ سلطهی آمریكا قیام كنند. جنبش آنها برای كمك به غزه و شكستن حصر غزه بود و تمام ملت مصر در آن روز برای دفاع از خود و موجودیت خود قیام كرد و جنبش آنها به سفارت اسرائیل و بستهشدن آن هم كشیده شد. اما در این هنگام برخی تلاش كردند علیه ارادهی مردم كودتا كنند و خواستههای ملتهای عربی مانند آزادی و تشكیل حكومت مردمی و آزادسازی قدس و فلسطین را به جنگ و درگیریهای داخلی تبدیل كنند. یعنی اینكه برخی با پول خود تلاش كردند انقلاب مردم را از مسیر خود منحرف كنند و ما شاهد این بودیم كه تمام رهبران آغازین انقلاب مصر به پارلمان راه نیافتند؛ نه بهخاطر اینكه مردم آنها را انتخاب نكردند، بلكه به این خاطر كه برخی پولها و جریانهای منطقه ارادهی مردم را از یك انقلاب با هدف شكست حصر غزه به یك پروژهی سیاسی و امنیتی به زیان فلسطین و غزه تبدیل كردند. این خواستهی مردم مصر و ملتهای عرب نبود بلكه برخی تلاش كردند با خشونت و افراط و خونریزی، پروژهی آمریكا را در منطقه محقق سازند و منافع آمریكا و امنیت اسرائیل را حفظ كنند و این خواستهی حتی یك نفر در جهان عرب و اسلام نیست.
پرونده: دیپلماسی وحدت اسلامی آمریكا با سلفیها نیست، با اهل سنت و تشیع هم نیست. آمریكا به فكر عرب و عجم نیست. آمریكا طرفدار اسرائیل و خودش است؛ آمریكا به فكر منافع خودش است. اگر كسی حتی برای یك لحظه هم فكر كند كه آمریكا كشوری است كه ممكن است در كنار یك اردوگاه دیگر بایستد در اشتباه است. آمریكا یك نظام شیطانی است كه میخواهد ما را به جان هم بیندازد كه البته تا اندازهای هم در این راه موفق بوده است. ما برای رویارویی با آمریكا باید به ریسمان الهی چنگ بزنیم. گاهی اینچنین به نظر میرسد كه گویی آمریكا با اهل سنت لبنان است و میخواهد به آنها برای تشكیل حكومت كمك كند و گاهی اینچنین به نظر میرسد كه آمریكا ضد اهل سنت عراق است؛ چون به زعم او آنها تروریست هستند یا طرفدار شیعیان عراق است چون آنها مظلوم هستند، اما همین آمریكا ضد شیعیان لبنان است. این اشتباهی فاحش است كه ما فكر كنیم آمریكا به فكر آنها است، زیرا اصل و مبنای چنین گمانی اشتباه است. آمریكا نمیتواند طرفدار شیعه یا سنی باشد. آمریكا به فكر خودش و اسرائیل و ضد تمام بشریت است. آمریكا كشوری است كه بر اساس كشتار و قتلعام انسانها بنا شده است. پایههای آمریكا بر خرابههای هیروشیما و ناكازاكی بنا شده كه در این دو شهر بیش از ۱۷۵ هزار انسان بیگناه توسط دو بمب آمریكا به قتل رسیدند.
آمریكا كشوری است كه قتلعامهای زیادی را مرتكب شده و هیچكس نباید گمان كند كه آمریكا به فكر او است و مثلاً اهل سنت میتوانند با تكیه بر آمریكا خود را علیه شیعه تقویت كنند یا به عكس. این یك اشتباه فاحش است. ما باید دست در دست هم بگذاریم تا خاورمیانه به دوران درخشان خود بازگردد و مسلمان و مسیحی و سنی و شیعه و یهودی در كنار هم بدون اختلاف زندگی كنند؛ همانگونه كه خداوند متعال در قرآن كریم فرمود: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّـهِ أَتْقَاكُمْ»
۱ 
ما با هم میجنگیم اما بمبهایی كه میان ما منفجر میشود كاری به مذهب و دین و نژاد ما ندارد. غرب ما را به عنوان مسلمان میشناسد و میخواهد ما را ریشهكن سازد. هنگامیكه یك مسألهی مذهبی را مطرح میكنند، فقط برای این است كه به ما بگویند بفرمایید و همدیگر را بر سر این مسأله بكُشید؛ در واقع حق حیات و حكومت را برای هیچ كدام از ما قائل نیستند.
كاملاً درست است؛ اما به هر حال در شرایط كنونی، آمریكا برای رسیدن به اهداف خود در برخی كشورها از جریانهای تكفیری حمایت میكند. بله، به عنوان مثال آمریكا در مصر از برخی نیروهای تندرو كمك میگیرد و در یمن و افغانستان آنها را میكشد و در مكان دیگر از آنها استفاده میكند. پس آمریكا موضع واحدی در این زمینه ندارد و به دنبال منافع خودش است. هركسی كه در هر كشوری از كشورهای اسلامی بتواند منافع آمریكا و امنیت اسرائیل را حفظ كند، برای رسیدن به قدرت به او كمك میكنند؛ چه سنی باشد و چه شیعه. آمریكا، عرب و فارس و كُرد و ترك را برای منافع خود میكُشد و همانطور كه اشاره كردید این مسأله یعنی حمایت آمریكا از تكفیریها برای دستیابی به اهدافشان یك رسوایی بینالمللی است.
امروز استعمار به دنبال رواج عناوین اختلافانگیز است كه متأسفانه برخی شبكههای ماهوارهای شیعه و سنی نیز این تفكر را ترویج میكنند و به آن دامن میزنند. چه كسی است كه به مردم القا كرده كه در لبنان بحران است؟ بدون شك یك جریان سیاسی معین است كه این را القا میكند. چه كسی مردم را در مصر و لیبی و عراق و سوریه تحریك میكند؟ همان رسانههای منطقهای وابسته به آمریكا هستند كه جنگ مذهبی را ترویج میكنند و به دنبال تحریك احساسات مذهبی و طایفهای و حزبی هستند تا مردم را به جان هم بیندازند. حاصل آن چیست؟ حاصل همان است كه كسینجر به آن اشاره كرد و از جنگ صدساله میان شیعه و سنی سخن گفت. ما بر سر چه اینقدر با هم اختلاف داریم و میجنگیم؟ بر سر جمهوری كرهی زمین؟ ما با هم میجنگیم اما بمبهایی كه میان ما منفجر میشود كاری به مذهب و دین و نژاد ما ندارد. بمبهای آمریكا در افغانستان شیعه و سنی را با هم كشت. وقت آن رسیده ما بیدار شویم. غرب كاری به شیعه و سنی بودن ما ندارد. غرب ما را به عنوان مسلمان میشناسد و میخواهد ما را ریشهكن سازد و از بین ببرد. هنگامیكه یك مسألهی مذهبی را مطرح میكنند، فقط برای این است كه به ما بگویند بفرمایید و همدیگر را بر سر این مسأله بكُشید؛ اما در واقع حق حیات و حكومت و برخورداری از ثروت و نفت را برای هیچ كدام از ما قائل نیستند. در همین راستا است كه اسرائیل چهار میلیونی را بر مسلمانان یك میلیارد و هفتصد میلیون نفری ترجیح میدهند.