برای نمایش بهتر وب سایت از ورژن جدید مرورگر فایرفاکس یا گوگل کروم استفاده نمایید.

دانلود ورژن جدید فایرفاکس دانلود ورژن جدید کروم
تاریخ : سه شنبه 11 تير 1398
کد 1224

طلایه داران سکولاریسم

کانت برای غلبه بر فرقه گرایی پیشنهاد کرد که فلسفه جهانی اخلاق یا مذهب عقل گرا به موقعیتی که قبلا برای الهیات مسیحی در نظر گرفته شده بود، ارتقاء یابد. مذهب عقل گرا، شکلی از مسیحیت است که عقیده و باور فرقه ای را جایگزین و کنار می گذارد.
کانت از طلایه داران سکولاریسم گرچه شهرت کانت در روابط بین الملل به دلیل سهم عمده ایست که در نظریه‌های جهان وطنی و صلح دموکراتیک دارد، وی همچنین پیشگام اصلی اشکال مدرن سکولاریسم نیز می باشد. شاید میراث "مذهب عقل گرای" کانت روزی نسبت به آثار دیگرش در تاریخ علم با اهمیت تر تلقی شود. فلسفه جهانی اخلاق کانت درصدد بود تا تاثیرات منفی فرقه گرایی مذهبی را در اروپا نشان دهد. در این راستا، الگویی کلی را برای مسیحیت پروتستان ترسیم کرد تا جایگزین ایمان فرقه ای شود. این الگو به عنوان منادی و منبع مهمی برای ظهورهای بعدی سکولاریسم عمل کرد. برای فهم آن لازم است به بافت مذهبی و فلسفی که در بستر آن سکولاریسم های مدرن امریکایی و اروپایی ظهور کردند، نگاهی مختصر بیندازیم. همچنین باید این نکته را درک کرد که چگونه میراث های تاریخی، مذهبی و فلسفی همواره در سیاست مدرن سکولاریسم تقویت می شوند.
 
کانت برای غلبه بر فرقه گرایی پیشنهاد کرد که فلسفه جهانی اخلاق یا مذهب عقل گرا به موقعیتی که قبلا برای الهیات مسیحی در نظر گرفته شده بود، ارتقاء یابد. مذهب عقل گرا، شکلی از مسیحیت است که عقیده و باور فرقه ای را جایگزین و کنار می گذارد. کلید فهم مذهب عقل گرای کانت این است که این مذهب در متافیزیک عالم ماورایی ریشه دارد که همه کارگزاران اخلاقیات، آن را مفروض تلقی کرده اند. همان طور که کانلی استدلال می کند کانت به جای این که اخلاقیات را در اعتقادات و باورهای مسیحی جستجو کند، اساس مذهب عقل گرا را بر اصول اخلاقیات قرار داد. کانت به این طریق، الگوی دستوری اخلاق مسیحی آگوستین را حفظ می کند در حالی که موضوع فرمان و دستور از طرف خدای مسیحیت را نیز به موضوع اخلاق فردی تغییر می دهد. کانت با تغییر موضوع دستور به موضوع اخلاق فردی همچنین اطمینان میدهد که امروزه، فلسفه اخلاقی آمرانه و مذهب عقل گرا به همان اندازه اخلاقیات که منبع آنها بوده است، بدست آمده اند" و این به معنی شناخت بدیهی فردی است. گرچه مذهب عقل گرای کانت با این روش درصدد است تا الهیات کشیشی مسیحیت را جایگزین کند، حداقل چهار رویه آن را حفظ می کند:
 
نخست؛ مفاهیم استثنایی خرد و اخلاق دستوری را مسلم فرض می کند. دوم؛ فلسفه کانت را به عنوان عالی ترین مرجع بالقوه در تعیین سوالات در این دو حوزه و هدایت مردم به سوی روشنگری نهایی در نظر می گیرد. سوم؛ بزرگترین خطر برای اخلاقیات عمومی را فرقه گرایی در مسیحیت تعریف می کند. چهارم؛ در روند کنار گذاشتن الهیات کشیشی مسیحیت و تلقی فلسفه به عنوان حکم در نمونه آخر، از دیدگاه های متعدد غیرخداگرایانه و غیرکانتی در زندگی عمومی مشروعیت زدایی می کند.سکولاریسم یهودی-مسیحی مانند لائیسیسم به عنوان اخلاقیات عمومی آمرانه که بر پایه مفهوم خاصی از عقل شکل گرفته است، عمل کند. این سکولاریسم، فلسفه های غیر توحیدی و غیرکانتی از جمله فلسفه های اسلامی را به حاشیه می راند و درصدد است تا انواع خاصی از مداخلات مذهبی را در گفتمان عمومی نظم ببخشد.کانت پیش از آنکه خودش فردی سکولار باشد، پیشگام سکولاریسم بود. با وجود این، اشکال سکولاریسم که از درون افکار کانت ظهور یافت شامل مجموعه تلاش هایی برای تضمین این چهار تاثیر بدون توسل به متافیزیک فرامادی کانتی می باشد. سکولاریسم در اشکال مسلط غربی، همه این اشکال چهارگانه کانت را بدون هرگونه گرایش متافیزیکی شامل می شود.
 
این تاثیر کانتی در هر دو شکل سکولاریسم قابل درک است. لائیسیسم خودش را به عنوان اخلاقیات عمومی آمرانه معرفی می کند که براساس مفهوم منحصر به فرد عقل شکل گرفته است، الهیات را در زندگی عمومی به عنوان نوعی فرقه گرایی خطرناک رد می کند و نسبت به فلسفه های غیرکانتی و غیر توحیدی و همچنین فلسفه های نظم عمومی برخواسته از سنت اسلامی از میزانی خصومت برخوردار است. لائیسیسم تلاش می کند که مداخله کلیسا در زندگی عمومی را محدود کند. هدف عمده آن فراهم کردن فضای عمومی خودبسنده و اقتدار آمیز مناسب برای تنظیم و محدود کردن منازعات مذهبی در زندگی عمومی است. لائیسیسم برای دستیابی به این تاثیر کانتی همواره مرز بین حوزه عمومی و خصوصی، سکولار و مذهبی، دنیوی و متافیزیکی را رعایت می کند؛ مرزهایی که اغلب از طریق ارجاع به آموزه های برگرفته از منطق، علم، عقل یا طبیعت مشروعیت یافته اند. کانلی این را به عنوان "متغیر سکولار مسیحیت" توصیف می کند. و در چارچوب این نظم اخلاقی و سکولار مسیحی که تاثیر قدرتمندی بر نظم بین المللی مدرن داشته است، حوزه های کنترل اجتماعی از یک طرف به قلمرو مقدس یهودی-مسیحی و از طرف دیگر به قلمرو اخلاقیات، حقوق بین الملل و نظم بین المللی سکولار تقسیم شده اند. رویکردی که حوزه مقدس یهودی-مسیحی را از خرد علمی و سکولار جهانی جدا می سازد، اصطلاحاتی را پیشنهاد می کند که حوزه های سکولار و مقدس را در روابط بین الملل مفهوم سازی می کنند. این ایده که نظم اخلاقی واحد جهانی به آرامی جایگزین دین می شود بر نظریه های روابط بین الملل الهام گرفته از کانت، تاثیرگذار بوده است؛ کار دیوید هلد، مارتا نوث باوم و فرانسیس فوکویاما این ایده را به خوبی نشان می دهند.
 
سکولاریسم یهودی-مسیحی مانند لائیسیسم به عنوان اخلاقیات عمومی آمرانه که بر پایه مفهوم خاصی از عقل شکل گرفته است، عمل کند. این سکولاریسم، فلسفه های غیر توحیدی و غیرکانتی از جمله فلسفه های اسلامی را به حاشیه می راند و درصدد است تا انواع خاصی از مداخلات مذهبی را در گفتمان عمومی نظم ببخشد. تفاوت آنها در این است که الائیسیسم ادعا می کند بر مذهب و ریشه های مذهبی غلبه یافته است ولی سکولاریسم یهودی-مسیحی جنبه متفاوتی از فلسفه اخلاقی کانت را توسعه و ارتقا میدهد: اصرار آن بر این است که در میان همه عقاید کلیسایی موجود، مسیحیت پروتستانی، نزدیک ترین مذهب به "مذهب عقل گرای جهانی" است.
 
منبع: دین و نظریه روابط بین الملل، جک اسنایدر، ترجمه سیدعبدالعلی قوام، رحمت حاجی مینه، چاپ اول، نشر علم تهران ۱۳۹۳